بسم رب الشهدا
من تنها یک فرزند کوچک و خردِ تفکری هستم که امروز در تمام عالم هوس رسیدن به نوری را دارد که 14 قرن پیش مردی از جنس نور برای بشریت به ارمغان آورد تا دیگر کسی در ظلمات حبوط ناگوار انسان به درک نیفتد.
من تنها یک فرزند کوچک و بسیار کوچک از تفکری از جنس نور هستم که 14 قرن پیش از این، ظلمات زندگی سخیف و کثیف زمینی هر چه توان داشت به کار بست تا آن نور را بکشد تا زشتیش نمایان نشود.
آری روزی در مقابله با پیر این مسیر در جنگهایی که به او تحمیل کردند ،روزی در پشت دری در مدینه ،روزی با سربریدن آفتاب در نینوا ،روزی با نوشاندن شربت کثیف خودشان که آن را زهر نامیدند به امام عشق در طوس و همین راه را ادامه دادند تا جایی که خداوند به ما قبرستان نشینان پشت کرد و جلوه ی این کهکشان رحمت و دریای نور را از سر ما به ظاهر برداشت و ما غرق خود شدیم ،غرق وجه ناپایدار زمینی و زشت دور از نور، که آن را هدیه از حبوط مان آورده ایم.
و امروز پس از قرن ها جلوه ای و باریکه ای از نورِ دریای نور، آن کهکشانِ همیشه نورِ، که از همان طایفه نورخوران و نور نوشان است ظهور کرده و با نام پر برکت انقلاب اسلامی به صحنه آمده و میخواهد بگوید ای انسان، در این زندگی دورِ دور از نور حقایق ملکوتی اگر نظرمان به نور نباشد حتما کورِ کور خواهیم مُرد.
انقلاب آمد تا بگوید در این غفلت بزرگ تاریخی بشر یعنی غرب تاریک و سخیف ما نوری به اسم اسلام و پیامبر و خاندانش داریم که تنها با درست نگاه کردن به آنها میتوان از این ظلمت خارج شد و راه همین است.
و من، این فرزند بسیار بسیار کوچک این تفکر نورانی میخواهم بگویم من به حد خود میبینم این نور را و دوست دارم فضایی داشته باشم تا بتوانم این نور را به تمام انسانها و به وسعت خودشان نشان دهم
پس بیایید تا بتوانیم زندگی نو و فراتر از این چاه کثیف و تاریکی را که امروزه به آن زندگی میگویند که همان مردگیست را ببینیم
به حول وقوه الهی و انشاالله نظر صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از دریچه ولایت فقیه به من قاصر و گنهکار و همیاری شما عزیزان مومن
والسلام علیکم و رحمة الله برکاته
فدایی رهبـــر
صفحه قبل 1 صفحه بعد